-
چهارشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۹، ۰۹:۱۲ ب.ظ
-
۲۵۸
ریکاوری قسمت 8
بعد از درگیری های بسیار و مواجهه آنها با "طناز" ، بابک از او درخواست می کند تا تمامی پول را بازگرداند ، اما طناز دوباره بازی تازه ای را آغاز می کند ...
بعد از درگیری های بسیار و مواجهه آنها با "طناز" ، بابک از او درخواست می کند تا تمامی پول را بازگرداند ، اما طناز دوباره بازی تازه ای را آغاز می کند ...
هرگز نمیشد باورم، این برف پیری بر سرم، سنگین نشیند چنین
من بودم و دل بود و می، آواز من آوای نی، هر گوشه میزد طنین
اکنون منم حیران، ز عمر رفته سرگردان، ای خدای من
با این تن خسته، هزاران ناله بنشسته، در صدای من
ای عشق نا فرجام من رفتی کجا؟
ای آرزوی خام من رفتی کجا؟
آن دوره آشفتگی های تو کو؟
ای عمر نا آرام من رفتی کجا؟
تو بخوان شب همه شب برایم ای مرغ سحر
که دل خسته من درامد از سینه به در
تو سبک بالی و من اسیر بشکسته پرم
تو پر از شوری و من ز عالمی خسته ترم
تو بخوان تو بخوان به گوش اهل جهان
که خبر شود از شتاب این کاروان
اکنون منم حیران، ز عمر رفته سرگردان، ای خدای من
با این تن خسته، هزاران ناله بنشسته، در صدای من
ای عشق نا فرجام من رفتی کجا؟
ای آرزوی خام من رفتی کجا؟
آن دوره آشفتگی های تو کو؟
ای عمر نا آرام من رفتی کجا؟
تو بخوان شب همه شب برایم ای مرغ سحر
که دل خسته من درامد از سینه به در
تو سبک بالی و من اسیر بشکسته پرم
تو پر از شوری و من ز عالمی خسته ترم
تو بخوان تو بخوان به گوش اهل جهان
که خبر شود از شتاب این کاروان
"دیدی" ورشکسته ای است که کارگاه متروکه ای را خریده تا با کار در آنجا شروع دوباره ای داشته باشد اما غافل از اینکه در این کارگاه تنها نیست... کسی در آنجا هست که زندگی او را عوض می کند..
ک
"دیدی" ورشکسته ای است که کارگاه متروکه ای را خریده تا با کار در آنجا شروع دوباره ای داشته باشد اما غافل از اینکه در این کارگاه تنها نیست... کسی در آنجا هست که زندگی او را عوض می کند..
"دیدی" ورشکسته ای است که کارگاه متروکه ای را خریده تا با کار در آنجا شروع دوباره ای داشته باشد اما غافل از اینکه در این کارگاه تنها نیست... کسی در آنجا هست که زندگی او را عوض می کند..
"دیدی" ورشکسته ای است که کارگاه متروکه ای را خریده تا با کار در آنجا شروع دوباره ای داشته باشد اما غافل از اینکه در این کارگاه تنها نیست... کسی در آنجا هست که زندگی او را عوض می کند..
فیلم پی ۲۲ بر اساس مستند ناوچه جوشن ساخته شده است. این رویداد در تاریخ فروردین سال ۶۷ در درگیری با نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا اتفاق افتاد.
دان
رامین، جسد پدرش را که فوت شده به قبرستانی که او وصیت کرده می برد و در آنجا متوجه می شود که قبر پدرش میلیون ها تومان ارزش دارد و وسوسه می شود تا قبر را بفروشد…