-
پنجشنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۹، ۰۲:۵۲ ب.ظ
-
۲۴۶
توی یک روز تعطیل خانواده خرگوشها تصمیم می گیرند به پیک نیک بروند اما با عجله ای که بچه ها و بابا خرگوشه دارند، چادر پیک نیک را جا میگذارند و با شروع باران در پیکنیک دچار مشکل می شوند.
توی یک روز تعطیل خانواده خرگوشها تصمیم می گیرند به پیک نیک بروند اما با عجله ای که بچه ها و بابا خرگوشه دارند، چادر پیک نیک را جا میگذارند و با شروع باران در پیکنیک دچار مشکل می شوند.
خانواده خرگوشها در حال رفتن به تولد پدربزرگ هستند که ماشین بابا خرگوشه خراب میشود اما او قبول نمی کند با تعمیرکار تماس بگیرد و خودش دست به کار میشود اما وقتی موفق به تعمیر ماشین نمی شود، مامان خرگوشه با تعمیرکار تماس میگیرد تا ماشین
خانواده خرگوشها که برای گذراندن تعطیلات به لب دریا رفته اند به لاکی و خانوم لاکی بر میخورند که کیسه های بازیافت در دست در حال جمع آوری زباله ها هستند که آنی و مانی و مامان خرگوشه هم تصمیم میگیرند به آنها بپیوندند تا ساحل را از زب
بابا خرگوشه که دوچرخه جدید و قشنگی خریده است در مسابقه سالیانه دوچرخه سواری شرکت میکند. او که در شروع مسابقه از همه جلو افتاده است دوچرخه اش دچار مشکل می شود و از همه عقب می ماند اما با تعمیر دوچرخه و تلاش زیاد، دوباره خود ر
آنی و مانی در خانه قایم موشک بازی میکنند. مانی برای قایم شدن وارد اتاق تاریک خودشان می شود و سعی می کند بر ترسش از تاریکی غلبه ک
آنی و مانی قصد دارند برای تولد بابا خرگوشه نقاشی بکشند تا بابا خرگوشه را سوپرایز کنند اما حین نقاشی مانی مداد شمعی هایش را جلو شومینه میگذارد و آنها آب می شوند و او نمی تواند نقاشی تولد بابا خرگوشه را تمام کند.
مانی که چرخ ماشینش در حین بازی شکسته است، تصمیم میگیرد با کمک آنی و موشی و لاکی چرخ جدیدی برای ماشینش پیدا کند. آنها شکلهای هندسی مختلف امتحان میکنند تا اینکه چرخ مناسب برای ماشین مانی را پیدا م
یک روز تعطیل خانواده خرگوشها تصمیم می گیرند به سینما بروند. مانی که برای اولین بار است به سینما آمده با قوانین سینما آشنا نیست و با خنده ها و صداهای بی جا باعث ناراحتی دیگر تماشاگران میشود.