قسمت چهار : ویله

لم ویلهلم توریستی ناشناخته است که همه چیز و همه کس را زیبا می بیند حتی سه کله تهی را! با این حال قهوه ای و قرمز و آبی علیه او دست به توطئه می زنند و ویلهلم هم به ناچار گیتارش را بر می دارد و آهنگی از جیمز بلانت می

قسمت سه : بانوای

ان دیرین دیرین در بحران عمیقی فرو رفته. هیچکس نمی تواند در خانه خودش زندگی کند چون خانه ها همه غرق پولند و جا نیست. سه کله تهی تلاش می کنند تا دیرین دیرین را فقیر کنند تا خوشبختی دوباره

قسمت دو : جنایت و مکافات نامتناسب سه کله تهی دوشنبه ها حیوان آزاری می کنند. آنها کلاغ ها را می ترسانند، گربه ها را خیس می کنند و سگ ها را آزار می دهند. وی که این آزارها را می بیند تصمیم می گیرد تا سه کله تهی را به سزای اعمال ش

قسمت یک : گودزیلا سه کله تهی می خواهند گوشت بخرند، اما پولشان نمی رسد و فقط می توانند یک سلول پروتئین بخرند. در همین حین یک گودزیلای مهیب و

سکوت خبری، روایتی از تمام اتفاقات روز سال 1397 است. در این فیلم عشق، مهاجرت، بی کاری و بی پولی، نگاه جنسیتی و شبکه های اجتماعی و تأثیر آن ها بر زندگی جوانان به تصویر کشیده شده.

یک تصادف اتومبیل، آدم‌هایی را در رودرروی یکدیگر قرار می‌دهد. مراقبت از مصدومین و انتظار برای به هوش آمدن آن‌ها، انتظاری طولانی و جان‌کا

یک مامور امنیتی ویژه باید به یک آسمان خراش در حال سوختن نفوذ کند که در آن خانواده اش را عده ای جنایتکار اسیر کرده اند.

مایکل میسون کلاهبردار و سارق.کیفی را ربوده و متوجه نمیشود که اسباب بازی داخل کیف دارای یک بمب درحال انفجار است .او کیف را در یک خیابان شلوغ رها می کند و پس از چند ثانیه انفجار رخ می دهد.پلیس فرانسه توسط دوربین های مدار بسته او را به عنوان عامل تروریستی شناسایی می کند و...