-
چهارشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۹، ۱۰:۳۴ ب.ظ
-
۲۵۹
"اخگر" پس از مرگ همسرش "کاوه" و دوستانش را دستگیر می کند و برای آزادی آنها از "همتا" می خواهد که با آبتین ازدواج کند...
"اخگر" پس از مرگ همسرش "کاوه" و دوستانش را دستگیر می کند و برای آزادی آنها از "همتا" می خواهد که با آبتین ازدواج کند...
"کتی" درباره ی وضعیت نامناسب همسر "اخگر" به "کاوه" هشدار می دهد...
وکیل "کتی" به جبران اخراج شدنش "کاوه" را به زندان می اندازد...
"سلمان" متوجه می شود که پدر "کتی" زنده است و رازهایی که "کتی" از آنها بی خبر بود فاش می شود...
"افسون" به "کاوه" پیشنهاد می دهد اگر پیش همه اعتراف کند که عشقی بین "کتی" و "کاوه" نبوده به کاوه 7 میلیارد می دهد...
"کتى" بعد از اینکه همه چیز را درباره "همتا" مى فهمد "کاوه" را تهدید به زندان مى کند از طرفی "اخگر" به "کتى" مى گوید که "کاوه" و دوستانش علت تصادف همسرش بوده اند...
زن "اخگر" همه چیز را می فهمند و از طرفی "کتی" به منزل "سلمان" می رود و در آنجا با "همتا" روبه رو می شود...
پدر و مادر "کاوه" همه چیز را می فهمند و از طرفی "کاوه" به دیدن "اخگر" می رود...