-
چهارشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۹، ۱۰:۲۸ ب.ظ
-
۳۲۲
"سلمان" متوجه می شود که پدر "کتی" زنده است و رازهایی که "کتی" از آنها بی خبر بود فاش می شود...
"سلمان" متوجه می شود که پدر "کتی" زنده است و رازهایی که "کتی" از آنها بی خبر بود فاش می شود...
"افسون" به "کاوه" پیشنهاد می دهد اگر پیش همه اعتراف کند که عشقی بین "کتی" و "کاوه" نبوده به کاوه 7 میلیارد می دهد...
"کتى" بعد از اینکه همه چیز را درباره "همتا" مى فهمد "کاوه" را تهدید به زندان مى کند از طرفی "اخگر" به "کتى" مى گوید که "کاوه" و دوستانش علت تصادف همسرش بوده اند...
زن "اخگر" همه چیز را می فهمند و از طرفی "کتی" به منزل "سلمان" می رود و در آنجا با "همتا" روبه رو می شود...
پدر و مادر "کاوه" همه چیز را می فهمند و از طرفی "کاوه" به دیدن "اخگر" می رود...
"کتی" به "کاوه" میگوید که اگر "همتا"و "بهرام" را تحویل دهد در ازای آن "کاوه" را آزاده خواهد کرد از طرفی "اخگر" متوجه میشود که "ژیلا" در حال انتقام گرفتن است...
"اخگر" برای پیدا کردن "بهرام " به شرکت "کتی" می رود...
"کاوه" برای رفتار اشتباهش مجبور می شود در جمع از "کتی" عذر خواهی کند و "سیروان" متوجه می شود که "همتا" عاشق "کاوه" است...