-
يكشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۹، ۱۲:۴۹ ب.ظ
-
۷۹۲
درباره کتاب چه کسی پنیر مرا جابهجا کرد؟
چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد؟" حکایت تمثیلی سادهایست که پرده از حقایق عمیقی در رابطه با تغییرات در کار و زندگی برمیدارد.
این داستان ماجرای بامزّه و آموزندۀ چهار شخصیتیست که در یک "هزارتو" زندگی میکنند و در جستجوی "پنیر"ی هستند تا آنها را سیر و سعادتمند کند. شخصیتهای داستان دو موش هستند به نامهای اسنیف (فینفین) و اسکاری (تکاپو)، که رفتارهایی شبیه آدمها دارند، و دو آدمکوچولو به اسم هِم (اینپا) و هاو (اونپا) که هم قدّ و قوارۀ موشها هستند. "پنیر" استعاره از چیزی است که شما در زندگی به دنبال آن هستید ــ خواه شغلی خوب باشد یا رابطهای عاشقانه، پول، ثروت، سلامتی یا آرامش روحی. هزارتو جاییست که شما در آن به دنبال خواستههای خود میگردید ــ جایی که در آن کار میکنید، خانواده یا جامعهای که در آن زندگی میکنید. در این داستان، شخصیتها با تغییر غیرمنتظرهای مواجه میشوند.
در نهایت، یکی از آنها موفّق میشود با این تغییر کنار بیاید و آنچه را که از تجربیات خود آموخته روی دیوارهای هزارتو مینویسد.
وقتی بیایید و دستنوشتهای بر روی دیوار را ببینید، در خواهید یافت که چگونه باید با تغییرات کنار بیایید، و در نتیجه بتوانید از فشار روحی کمتر و موفّقیت بیشتر (به هر شکلی که آن را تعریف میکنید) در کار و زندگی خود برخوردار شوید.
این داستان برای همۀ سنین نوشته شده، و با اینکه خواندن آن شاید یک ساعت هم زمان نبرَد اما نگرشی که در ورای آن نهفته است شاید در تمام عمر بر جای بماند.
شیوهای حیرتانگیز برای برخورد با تغییر در کار و زندگی