-
پنجشنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۹، ۱۲:۳۶ ب.ظ
-
۳۶۰
درباره کتاب صوتی سه دختر حوا
در سالهای اخیر نویسنده سرشناس ترک «الیف شافاک» به تالیف کتابهایی پرداخته که بیشک معرف فرهنگ، سیاست، آداب و رسوم زادگاهش کشور ترکیه است. این نویسنده سرشناس در سال 2016 کتاب «سه دختر حوا» را روانه بازار کتاب کرد که مانند دیگر کتابهای او مورد استقبال قرار گرفت.
شافاک در این کتاب به مانند دیگر کتابهایش به وضعیت متناقض نسل دوران گذر از سنت به مدرنیته در میان جوانان ایرانی و ترک و جوامعی میپردازد که همچنان بهشدت درگیر این اختلاف عقیده و نظر حتی در بطن خانوادهی خود هستند؛ تناقضی آشکار میان رویکرد سنتی و مدرن به مقولههایی همچون خدا، مذهب، انسانیت و عشق ... به عبارتی میتوان گفت شافاک بیشتر به دنبال نوعی نگاه به دور از تعصب و توام با علم به همه نیازهای روحی و روانی و معنوی انسان، در زمان معاصر میباشد.
این کتاب روایتگر زندگی سه دختر با نامهای پری، مونا و شیرین است که با اعتقادات و باورهای گوناگون هر یک در خانواده، طبقه و کشوری متفاوت زیستهاند، داستان در استانبول و آکسفورد و در چند بازهی زمانی پیش میرود. شخصیت اصلی داستان پری در محلهای فقیر نشین در ترکیه و تحت تربیت پدر و مادری با اعتقادات بسیار متفاوت رشد یافته است. پدر پری بساط عرقخوری دائمیاش را با همراهی چند دوست هم روحیه با خود ادامه میدهد. او که عاشق دختر کوچکش است و برای او خیالهای بلند پروازانه و ایدهآلی در سر میپروراند به او اجازه میدهد که هر وقت دوست داشت در این مراسم در کنار او باشد. از سوی دیگر مادر پری که زنی متدین و تا اندازهای متعصب است بهقدری نسبت به رهنمودهای دینی پایبند است که وارد مجلس طریقتی به ریاست شیخی شده که به بلاغت در وعظ و قطعیت و تندی در باورها و دستوراتش مشهور بود و هر جا نشانهای از کفر و الحاد میدید آن را زیر پا له میکرد. این زن هر روز بیشتر به دامن دین سختگیرانه او فرو میرود و فاصلهاش با خانواده بیشتر میشود. این تضادها در پری شخصیت متزلزل ایجاد میکند که در نوجوانی دامنگیرش میشود و مسیر زندگی او را تحت الشعاع قرار میدهد.
برشیهایی از کتاب - ابن عربی چه گفته است؟
آنچه ما داریم کاروان عشق است. کاروان به هرسو که برود ما به همان سو میرویم، مستقر نشو، دلسرد نشو، فکر نکن که همه چیز را میدانی و به همه جا رسیدهای، به هیچ گروه، هویت، جماعت و هیچ قومی وابسته نشو.
همه اشتباه میکنند و متعجبت خواهند کرد. تو تنها باش. تک و تنها. نه برای ماندن که برای رفتن. فقط رفتن ... - همهی زندگی یعنی گشادهرویی برابر رنجها و فهمیدن حکمت و علت آنها یاد گرفتن به معنای فهمیدن فهمیدن به معنای آزاد شدن.
-اینکه ورای وجود خودت به یک نفر وابسته باشی مانند اسارتی دیوانهوار است و اگر بیش از حد خودت را به عشق یا باور پایبند کنی.
همه چیز به خودخواهی تبدیل میشود.